نیما نوری، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ در کرج، تنها فرزند خانوادهای معمولی بود، اما قلبی بزرگ و ارادهای استوار داشت. او یکی از نوجوانان دلیر قیام «زن، مقاومت، آزادی» بود که با وجود سن کم، مسئولیت اجتماعی سنگینی بر دوش خود احساس میکرد.
با آغاز خیزش مردم علیه رژیم، نیما با وجود مخالفت خانوادهاش، تصمیم گرفت در اعتراضات شرکت کند. در پاسخ به نگرانی خانوادهاش گفت: «اگه من نروم، کی بره؟» جملهای که امروز به یکی از یادگارهای ماندگار او تبدیل شده است.
در روز ۱۴ آبان ۱۴۰۱، نیما برای حضور در مراسم چهلم شهید حدیث نجفی به سمت بهشت سکینه رفت، اما در مسیر، هدف گلولهی مستقیم نیروهای امنیتی قرار گرفت. یکی از گلولهها به پهلویش و دیگری به پایش اصابت کرد. او با وضعیت وخیم ابتدا به درمانگاه وصال و سپس به بیمارستان مدنی منتقل شد، اما ساعت ۱۲ شب همان روز، خبر پروازش رسید.
پیکر بیجان نیما را ۴۸ ساعت در سردخانه نگه داشتند. خانوادهاش تهدید شدند که سکوت کنند. در سالگرد شهادتش حتی اجازه حضور بر سر مزارش را نیز پیدا نکردند.
اما نام نیما نوری زنده ماند. فریاد «اگر من نروم، کی برود؟» اکنون در خیابانهای ایران توسط جوانان قیامآفرین و کانونهای شورشی تکرار میشود. نیما یک نوجوان معمولی نبود؛ او صدایی شد برای یک نسل. یادش تا همیشه زنده است.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر