پست ویژه
- دریافت پیوند
- فیسبوک
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
محمد کامرانی؛ نوجوانی که کهریزک او را کشت، اما وجدان ایران را بیدار کرد
در روزهای التهابآلود تیرماه ۱۳۸۸، خیابانهای تهران از خشم، فریاد و اعتراض میجوشید. در میانه این طوفان، محمد کامرانی، یکی از دهها جوان بیسلاح و بیدفاع، در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد؛ نوجوانی که تنها خواستهاش شنیدهشدن بود.
محمد را به بازداشتگاه کهریزک منتقل کردند؛ همان جهنم زمینی که قرار بود با شکنجه و تحقیر، فریاد آزادی را در گلو خفه کند. پس از چند روز، همراه گروهی دیگر از بازداشتشدگان، به زندان اوین منتقل شد. اما جسم او دیگر تاب شکنجه را نداشت.
وقتی خانوادهاش توانستند محمد را پیدا کنند، او نیمهجان، سراسر بدن کبود و متورم، و با دست و پاهای بسته به تخت بیمارستان لقمان خوابیده بود. آثار باتوم و ضربوشتم روی تمام تنش پیداست. پزشکان اما بهجای درمان، به دستور مأموران، او را بسته بودند تا «فرار نکند».
با اصرار خانواده، محمد از لقمان به بیمارستان مهر منتقل میشود. اما دیگر دیر شده بود. عفونت ناشی از زخمهای شدید، تمام بدنش را گرفته بود. پزشکان میگویند کاری نمیتوان کرد. و محمد، در ۲۵ تیرماه ۱۳۸۸، در سکوت و درد، جان باخت.
پیکر نحیف و بیجانش، در شنبه ۲۷ تیر، در قطعهای خاموش از بهشت زهرا به خاک سپرده شد؛ اما نامش هرگز خاموش نشد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
- دریافت پیوند
- فیسبوک
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
پستهای پرطرفدار
یادنامه حماسی شهید قیام ۱۴۰۱ علیرضا خاری
- دریافت پیوند
- فیسبوک
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
ساناز حکیمی کشاورز؛ مهمانداری که پروازش را برای آزادی انتخاب کرد
- دریافت پیوند
- فیسبوک
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
نظرات
ارسال یک نظر