--> ژوئیهٔ 2025 ~ پيشتازان راه آزادی ایران - شهدای راه آزادی ايران

صدای مقاومت از دل ۴۸ زندان ایران؛

 


بیانیه زندانیان سیاسی هم‌زمان با هفتادونهمین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

در حالی که حکومت با شدت هر چه بیشتر بر طبل سرکوب می‌کوبد، شعله‌ مقاومت در دل زندان‌های ایران خاموش نشده است. کارزار سراسری «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته هفتادونهم خود، با حضور پرقدرت زندانیان سیاسی در ۴۸ زندان کشور ادامه یافت.

اشتراک:

اعتراض زندانیان زن در زندان قرچک به اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی؛ فریاد مقاومت علیه سرکوب در قزل‌حصار

 


در پی اعدام ناگهانی و پنهانی دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، زندانیان زن در زندان قرچک ورامین با برگزاری مراسمی اعتراضی، فریاد مخالفت خود با سیاست‌های سرکوبگرانه و احکام اعدام در ایران را بلند کردند.

اشتراک:

محمد کیوان درویشی؛ کارگر سنندجی که در اعتراضات ۱۴۰۱ مجروح شد و در سکوت جان باخت

 


محمد کیوان درویشی، کارگر شریف و ۴۲ ساله اهل سنندج، یکی از جان‌باختگان مظلوم اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در ایران است. در شب چهلم مهسا امینی، در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱، در جریان تظاهرات اعتراضی در کمربندی ۲۵ سنندج هدف گلوله مأموران سرکوبگر قرار گرفت و به شدت مجروح شد.

اشتراک:

شمال خدیری‌پور؛ نماد مقاومت خیابانی در مهاباد و صدای خاموش آزادی

 


شمال خدیری‌پور، جوان ۳۲ ساله‌ای از شهر مهاباد، به یکی از برجسته‌ترین چهره‌های قیام مردمی ایران در سال ۱۴۰۱ تبدیل شد. او فقط یک معترض نبود، بلکه لیدر شجاع خیابانی بود که به‌صورت سازمان‌یافته، مردم را در مناطق مختلف مهاباد مانند محله فجر، مجبورآباد و دانشگاه آزاد رهبری می‌کرد.

اشتراک:

یاد مرادزهی؛ معلم شهیدی از خاش که در جمعه خونین ۱۳ آبان جان‌باخت

 


علی کرد کلاهوری، شناخته‌شده به «مرادزهی»، از معلمان جوان و فعال منطقه خاش بود که در جریان اعتراضات سراسری روز جمعه، ۱۳ آبان ۱۴۰۱، مقابل فرمانداری خاش حاضر شد. او در میدان اعتراض، در اثر شلیک مستقیم نیروهای نظامی، جان خود را فدا کرد و به جمع جان‌باختگان خاش پیوست .

اشتراک:

تهدید مسلحانه خواهر شهید مهران بصیر توانا و دختر ۷ ساله‌اش در صومعه‌سرا توسط مأموران نقاب‌دار

 


در شامگاه سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴، مهسا بصیر توانا، خواهر جاویدنام مهران بصیر توانا، به همراه دختر ۷ ساله‌اش، در منطقه‌ای نزدیک به ورودی صومعه‌سرا، هدف تهدید مسلحانه و رفتار خشونت‌آمیز مأموران حکومتی قرار گرفت.

اشتراک:

زادروز جاویدنام آرتین رحمانی؛ نوجوانی از ایذه که در آبان ۱۴۰۱ جاودانه شد

 


در سالروز تولد آرتین رحمانی پیانی، نوجوان ۱۷ ساله‌ای از دهستان پیانِ ایذه، یاد او را گرامی می‌داریم؛ نوجوانی که صدای زندگی بود و در دل شورش برای آزادی، خاموش شد اما خاموش نماند.

اشتراک:

نیما نوری؛ نوجوانی که گفت «اگر من نروم، کی برود؟» و جاودانه شد

 


نیما نوری، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ در کرج، تنها فرزند خانواده‌ای معمولی بود، اما قلبی بزرگ و اراده‌ای استوار داشت. او یکی از نوجوانان دلیر قیام «زن، مقاومت، آزادی» بود که با وجود سن کم، مسئولیت اجتماعی سنگینی بر دوش خود احساس می‌کرد.

اشتراک:

متین آینه‌ای از شجاعت و آزادی؛ شهید قیام ۱۴۰۱ تهران

 


متین نادرخانی، متولد ۸ اردیبهشت ۱۳۸۲ در تهران، جوانی بود که زندگی را با تمام شور و اشتیاقش دوست داشت. او دروازه‌بان تیم داماش بود و عشق خاصی به فوتبال و موسیقی داشت؛ گیتار می‌زد و ویدیوهای به‌جا مانده از او نشان‌دهنده روحی آزاد، هنرمند و پر از امید برای آینده است.

اشتراک:

سه‌شنبه‌های نه به اعدام؛ فریادی از دل ۴۸ زندان ایران در هفته هفتاد و هشتم

 


در هفته هفتاد و هشتم کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، زندانیان در ۴۸ زندان مختلف ایران در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴ با اعتصاب غذا، پیام روشنی به حاکمیت اعدام‌محور جمهوری اسلامی فرستادند:

اعدام نه، زندگی آری.

اشتراک:

غزاله قاسمی؛ صدای خاموش‌شده‌ای در شب‌های اعتراض | آنچه بر او گذشت

 


در پاییز پر التهاب ۱۴۰۱، یکی دیگر از چهره‌های معترض ایران در سکوت و ابهام به خاک سپرده شد. غزاله قاسمی، زن جوانی از پایتخت، که زندگی‌اش به‌طرز مشکوکی در جریان اعتراضات سراسری پایان یافت، به نمادی دیگر از بی‌عدالتی در جمهوری اسلامی تبدیل شد.


غزاله قاسمی کی بود؟

غزاله قاسمی، متولد حدود سال ۱۳۷۵، یک دختر ۲۶ ساله، فارغ‌التحصیل رشته زیست‌شناسی و شاغل در یک کلینیک دامپزشکی در تهران بود. او نه یک فعال سیاسی شناخته‌شده، بلکه یکی از هزاران شهروندی بود که در اعتراضات مهرماه ۱۴۰۱ به خیابان آمد تا در کنار مردم فریاد آزادی سر دهد.


چه بر سر او آمد؟

در شب ۹ مهر ۱۴۰۱، غزاله در یکی از تجمع‌های اعتراضی در تهران شرکت کرد. طبق روایت نزدیکانش، او بر اثر ضربه شدید به ناحیه سر دچار خونریزی مغزی شد و به بیمارستان منتقل گردید. ساعاتی بعد، جانش را از دست داد.

در حالی که منابع نزدیک به خانواده او از ضربه مستقیم به سر سخن می‌گویند، رسانه‌های حکومتی علت فوت او را "تصادف" عنوان کردند—روایتی که با شک و انکار عمومی مواجه شد.


خاکسپاری و یادمان

پیکر این زن جوان در قطعه ۲۳ بهشت‌زهرا تهران، ردیف ۹۹، شماره ۳۸ به خاک سپرده شد. محل دفنی که اکنون به نشانه‌ای از هزاران داستان ناگفته از نسلی ستمدیده تبدیل شده است.


چرا غزاله قاسمی مهم است؟

غزاله نه اولین و نه آخرین نام از قربانیان بی‌صدای جنبش زن، زندگی، آزادی است. اما یاد او—همانند نیکا شاکرمی، مهسا امینی و دیگر جان‌باختگان—یادآور آن است که بهای آزادی در ایران امروز، جان‌های جوانی‌ست که در تاریکی خاموش می‌شوند.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

اشتراک:

نوید افکاری؛ زادروز یک قهرمان ملی که در سکوت اعدام شد | صدایی که هرگز خاموش نشد

 


۳۱ تیر، زادروز نوید افکاری است؛ قهرمانی که به نماد ایستادگی و مقاومت علیه استبداد تبدیل شد.

نوید افکاری، کشتی‌گیر قهرمان و فرزند دلیر مردم ایران، در سال ۱۳۷۲ چشم به جهان گشود. او نه فقط یک ورزشکار موفق، بلکه نمادی از جسارت، آگاهی و شور اجتماعی نسل جوان ایران بود.

اشتراک:

حمایت خانواده‌های دادخواه از سعید ماسوری؛ «نه به تبعید، نه به اعدام»

 


کانون حقوق بشر ایران، یک‌شنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴ – در پی تهدید به تبعید سعید ماسوری، یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی ایران، به زندان زاهدان، جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی و اعدام‌شده با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن این اقدام، همبستگی کامل خود را با کارزار اعتراضی «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» اعلام کردند.

اشتراک:

نامه سعید ماسوری از زندان قزلحصار؛ «جنایتی در حال وقوع است»

 


کانون حقوق بشر ایران، پنج‌شنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴ – سعید ماسوری، از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی ایران، در واکنش به تلاش مأموران امنیتی برای انتقال اجباری‌اش از زندان قزلحصار، نامه‌ای منتشر کرده است با عنوان «جنایتی در حال وقوع است».

روز چهارشنبه ۲۵ تیرماه، نیروهای گارد ویژه با طرحی از پیش‌طراحی‌شده، به بند زندانیان سیاسی در واحد ۴ زندان قزلحصار یورش بردند و تلاش داشتند این زندانی مقاوم را به شکلی پنهانی به مکان نامعلومی منتقل کنند. با هوشیاری سایر زندانیان سیاسی و اعتراض جمعی آنان، این اقدام به‌طور موقت متوقف شد.

سعید ماسوری، متولد ۱۳۴۴ در خرم‌آباد، از دی‌ماه ۱۳۷۹ تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به‌سر می‌برد. وی پیش از بازداشت، دانشجوی پزشکی در آلمان و نروژ بود و هنگام بازگشت به ایران در دزفول به اتهام «همکاری با سازمان مجاهدین خلق» بازداشت شد. او ابتدا به اعدام محکوم شد، اما حکم وی بعداً به حبس ابد کاهش یافت. ماسوری در این ۲۵ سال، همواره با محرومیت از حقوق اولیه، شکنجه، فشارهای امنیتی و تهدید به تبعید مواجه بوده است.


در ادامه، متن کامل نامه سعید ماسوری از زندان قزلحصار را می‌خوانید:

«جنایتی در حال وقوع است»

از صبح با هزار و یک ترفند تهدید و تطمیع و قسم‌های آنچنانی، تلاش در انتقال اینجانب داشتند.

قدر مسلم اینکه، این شیوه کار (آدم‌ربایی در زندان به اسم انتقال) به هیچ‌وجه تنها معطوف به اینجانب نبود و نیست، و اساساً برای کنترل، منزوی‌سازی و بی‌صدا کردن زندانیان صورت می‌گیرد.

و انتقال یا عدم انتقال هم مطلقاً موضوع منازعه نیست، بلکه تنها برای سرکوب، سرکوب و باز هم سرکوب بیشتر است؛ و اصرار بر کشتار و اعدام‌های بیشتر!!!

درست همان‌طور که در سال ۶۷ واقع شد و امروز هم بیم آن می‌رود که همان مسیر با زبان و شیوه دیگر تکرار شود. آن زمان نامش «کمیته مرگ» بود و امروز «آتش به اختیار».

ولی این سرکوب گسترده و تشدید اعدام‌ها نه نشانه اقتدار که اعترافی به درماندگی حاکمیت در برابر حقیقت و اراده مردم است.

و بر همین سیاق، آن «آتش به اختیار» هم جز تلاشی برای پوشاندن عمق نفوذ، پوسیدگی و فروپاشی ساختاری حاکمیت نیست؛ که می‌خواهند با تقاص گرفتن از مردم ایران و زندانیان آنها، جبرانش کنند.

خودداری اینجانب از پذیرش “انتقال” از تبعیدگاه قزلحصار به تبعیدگاه دیگر، نه از سر ترس از جابجایی و انتقال است و نه توهم اینکه ما چند زندانی می‌توانیم جلوی این اعمال غیرقانونی را بگیریم،

بلکه تنها و تنها از آن جهت است که مثل سال ۶۷، قتل‌عام در سکوت و بی‌خبری صورت نگیرد و به‌تمامی در برابر چشمان تاریخ و وجدان‌های بیدار باشد!

آری، بگذار این‌بار جهان بشنود که «جنایتی در حال وقوع است» و البته مقاومت در برابر آن!

ولو اینکه این بی‌تفاوتی تنها منجر به یک هشدار و هشدارباش برای مردم ایران و جهان بشود که «جنایتی در حال وقوع است»!

صبراً بنی الکرام!

آنچه که به شخص من بعنوان یک زندانی سیاسی هوادار مجاهدین خلق برمی‌گردد، به‌ویژه در ایام محرم و در معرض پیام جاودانه امام حسین، می‌خواهم تصریح کنم:

آن خونی که از فرزند ایشان به هوا پرتاب شد، کماکان در حال فروچکیدن بر ما ایرانیان، شیعیان و پیروان اوست.

و هیهات اگر با این زندان و تبعید و اعدام‌ها، گامی در آن سیر آزادی و آزادگی به عقب برداریم.

حتی اگر کشتار همه ما تنها در حد خبری باشد که از روز واقعه خبر دهد و اجازه ندهد که جنایتی به سکوت برگزار گردد!!!

زهی شرف و سعادت اگر به این میهن و مردم‌مان تنها آماده‌باشی داده باشیم و تنها هشداری،

اگر چه به قیمت جان‌مان!

که ایران و ایرانی از اسطوره‌هایش سیاوش و آریوبرزن و حماسه‌های فردوسی، چیزی جز پایداری و ایستادگی نیاموخته.

و چه افتخار بی‌مانندی که هم از ایشان الهام گرفته و آموخته‌ایم و هم از اسلام رهایی‌بخش و پیامبر رحمت و اسطوره‌ها و اصحاب وی که:

تزول الجبال و لا تزل.

الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله

سعید ماسوری – تیرماه ۱۴۰۴ – زندان قزلحصار


با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

اشتراک:

عباس دیسناد؛ با باتوم سرکوب شد و صدای عدالت‌خواهی‌اش خاموش نشد

 


با یاد شهید قیام عباس دیسناد، جانباز ۴۷ ساله‌ای که پس از اعتراض به جنایت مأموران حکومتی، با ضربات باتوم به سر به شهادت رسید.

عباس دیسناد، شهروند ۴۷ ساله و جانباز جنگ ایران و عراق، یکی دیگر از قربانیان قیام مردم ایران در سال ۱۳۸۸ است؛ قیامی که در پاسخ به سرکوب، تقلب و استبداد شکل گرفت.

اشتراک:

محمود رئیسی‌ نجفی؛ کارگر ساده‌ای که فریاد مظلومیتش در میدان آزادی خاموش شد

 


در شمار شهدای مظلوم و گمنام قیام ۸۸، نام کارگری ساده اما جسور، با حروفی از درد و شرف حک شده است؛ شهید قیام محمود رئیسی‌ نجفی.

محمود، کارگری زحمتکش بود؛ نه سخن‌ران بود، نه سیاست‌مدار، نه فعال رسانه‌ای.

اشتراک:

رامین رمضانی؛ سربازی که در روز تولدش، تابوت تحویل خانواده‌اش شد

 


با یاد شهید قیام، رامین رمضانی

محل شهادت: میدان آزادی، تهران

تاریخ شهادت: ۲۵ خرداد ۱۳۸۸

سن: ۲۲ سال

محل دفن: قطعه ۲۵۷، ردیف ۴۶، شماره ۳۲، بهشت زهرا


در روز پرالتهاب ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، پسر جوانی که تنها چند روز بود با مرخصی از خدمت سربازی به خانه برگشته بود، در میدان آزادی به ضرب گلوله مأموران حکومت، به خاک افتاد. نامش رامین رمضانی بود، و تنها ۲۲ سال داشت.

اما درد فقط در آن لحظه نبود؛ درد واقعی زمانی آغاز شد که خانواده‌اش، برای یک ماه تمام، با دلهره و بی‌خبری، پیگیر جنازه‌ فرزندشان شدند. و سرانجام، پیکر بی‌جانش را در روز تولد ۲۲ سالگی‌اش تحویل گرفتند؛

بدنی که با سه گلوله سوراخ شده بود، و ریه و کلیه‌اش از کار افتاده بودند.

رامین را در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا به خاک سپردند. اما خانواده‌اش هرگز از تلاش برای دادخواهی دست نکشیدند. پدرش، مهدی رمضانی، از چهره‌های مقاوم خانواده‌های قربانیان پس از انتخابات شد؛ و تنها به‌خاطر حضور در سالگرد یکی دیگر از شهیدان قیام، امیرارشد تاجمیر، در بهشت زهرا، در آذرماه ۱۳۸۹ بازداشت و به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

امروز، هنوز هیچ پاسخی، هیچ پرونده‌ای، هیچ عدالت‌خواهی رسمی در مورد خون رامین دیده نشده. اما صدای او، همچنان در حافظه جمعی مردم ایران زنده است.

رامین را کشتند، اما تولدش را به تاریخ دادخواهی گره زدند.

او سربازی بود که برای مردمش جان داد، نه برای حکومت.

یادش جاودان، نامش زنده، و خونش فریادی بی‌پایان بر دیوار ظلم.

نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

اشتراک:

محمد کامرانی؛ نوجوانی که کهریزک او را کشت، اما وجدان ایران را بیدار کرد

 


در روزهای التهاب‌آلود تیرماه ۱۳۸۸، خیابان‌های تهران از خشم، فریاد و اعتراض می‌جوشید. در میانه این طوفان، محمد کامرانی، یکی از ده‌ها جوان بی‌سلاح و بی‌دفاع، در نزدیکی میدان ولیعصر تهران دستگیر شد؛ نوجوانی که تنها خواسته‌اش شنیده‌شدن بود.

اشتراک:

کاوه سبزعلی‌پور؛ شهید قیام ۸۸ که از کلاس بازیگری به خون افتاد

 


کاوه سبزعلی‌پور، جوانی ۲۴ ساله و اهل رشت، یکی از جان‌باختگان قیام مردمی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بود. او فارغ‌التحصیل رشته علوم انسانی و علاقه‌مند به هنر و بازیگری بود. روز حادثه، در حالی‌که از کلاس بازیگری برمی‌گشت، در مسیر تقاطع نواب و آذربایجان تهران، در جریان درگیری‌های اطراف مسجد لولاگر، هدف شلیک گلوله قرار گرفت.

اشتراک:

حمید حسین‌بیگ عراقی؛ شهید قیام ۸۸ | جوانی که در میدان آزادی، آزاد ایستاد و جان داد

 


محل شهادت: میدان آزادی – تهران

نحوه شهادت: شلیک گلوله به سینه از فاصله نزدیک

تاریخ تحویل پیکر: ۴ تیر ۱۳۸۸

محل دفن: قطعه ۷۵، ردیف ۱۷۳، شماره ۳۵ – بهشت زهرا

اشتراک:

«سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفتادوششمین هفته؛ فریادی علیه مرگ در ۴۷ زندان ایران

 


هفتادوششمین هفته از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در حالی فرارسید که این جنبش اعتراضی بار دیگر با قدرت در ۴۷ زندان کشور طنین‌انداز شد. زندانیان سیاسی و عقیدتی در همراهی با این کارزار، روز سه‌شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴، با اعتصاب غذا علیه ماشین کشتار جمهوری اسلامی ایستادند و صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان رساندند.

اشتراک:

«فقط پدر بودم»؛ ۶۸۴ روز اسارت برای جرم پدری

 


ماشاالله کرمی، پدر داغدار محمدمهدی کرمی — جوان شجاعی که در دی‌ماه ۱۴۰۱ توسط حکومت جمهوری اسلامی اعدام شد — اکنون ۶۸۴ روز است که بی‌هیچ جرم و اتهامی در زندان مرکزی کرج در بند است؛ صرفاً به خاطر آن‌که پدری کرد، نه برای خودش، بلکه برای فرزندی که به ناحق از او گرفتند، و برای نسلی که زیر چکمه‌های سرکوب، فریاد می‌زند: عدالت!

اشتراک:

با یاد شهید قیام، مصطفی غنیان – صدای تکبیرش در دل شب خاموش نشد

 


مصطفی غنیان، جوانی ۲۶ ساله و دانشجوی رشته مهندسی، یکی از هزاران صدای آزادی‌خواهی بود که در شامگاه تاریک یکی از اولین شب‌های بعد از انتخابات خون‌بار ۱۳۸۸، برای همیشه خاموش شد.

اشتراک:

شهید یعقوب بروایه؛ جوان اهوازی‌ای که در تهران با گلوله خاموش شد

 


در روز ۴ تیر ۱۳۸۸، در محله سعادت‌آباد تهران، بار دیگر بام مسجدی تبدیل به سنگر سرکوب شد و گلوله‌ای از آن بالا، قلب جوانی را نشانه گرفت که آمده بود تا فریاد بزند، نه بترسد.

اشتراک:

عزت‌الله ابراهیم‌نژاد؛ دانشجوی آزادی، شاعر امید و نخستین شهید فاجعه کوی دانشگاه

 


عزت‌الله ابراهیم‌نژاد، متولد ۷ فروردین ۱۳۵۳ در اهواز، فارغ‌التحصیل رشته حقوق از دانشگاه شهید چمران اهواز در سال ۱۳۷۷ بود. او در تابستان ۱۳۷۸ برای خدمت سربازی به تهران آمده بود و هم‌زمان یک شاعر علاقه‌مند به ادبیات بود؛ پیش‌تر در حلقه‌های ادبی اهواز فعالیت شاعری داشت و با نشریات محلی همکاری می‌کرد.

اشتراک:

علی حسن‌پور؛ حسابداری با قلبی بزرگ، که در میدان آزادی برای آزادی جان داد

 


در میان هزاران صدای معترض به ظلم، نامی می‌درخشد؛ علی حسن‌پور، مردی از مردم، پدری مهربان، همسری دلسوز و حسابداری شریف، که تنها "خواستن حقیقت" جرمش بود.

او ۴۸ سال داشت، زندگی‌اش آرام و بی‌حاشیه می‌گذشت. پدری بود با دو فرزند، دل‌نگران آینده، و همسری چون لادن مصطفایی که ماه‌ها با چشمان اشکبار، پیگیر سرنوشت مرد زندگی‌اش ماند.

اشتراک:

علی فتحعلیان؛ قلبی که با گلوله خاموش شد، اما آتش قیام را شعله‌ور کرد

 


با یاد شهید قیام علی فتحعلیان، جوان ۲۰ ساله‌ای که در گرمای خونین ۳۰ خرداد ۱۳۸۸، صدای حق‌طلبی‌اش با گلوله خاموش شد.

علی، دانشجوی رشته عمران و ساکن خیابان رودکی تهران بود. روزی که قرار بود برای اعتراض و عبادت راهی مسجد لولاگر شود، هرگز بازنگشت.

اشتراک:

هفتاد و پنج هفته فریاد علیه مرگ؛ ۴۷ زندان، یک صدا: نه به اعدام!

 


در سایه سنگین سرکوب و اعدام‌های فله‌ای، کارزار مردمی «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» به هفته هفتاد و پنجم خود رسید. این کارزار، در روز سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴، در اقدامی هماهنگ، در ۴۷ زندان سراسر ایران با اعتصاب غذا ادامه یافت؛ فریادی خاموش اما مصمم علیه ماشین اعدام و سرکوب جمهوری اسلامی.

اشتراک:

فرزاد جشنی؛ فرزند آبدانان، شهید آزادی در خیابان ولیعصر

 


در میانه‌ی خیزش‌های پرشور سال ۱۳۸۸، نامی در میان خون و فریاد، به جا ماند؛ فرزاد جشنی، جوانی ۲۷ ساله از خطه‌ی دلیران، آبدانان ایلام.

فرزاد، دانشجوی رشته‌ی ادبیات، در روزهای پرآشوب پس از انتخابات، در خیابان ولیعصر تهران، هنگام تلاش برای نجات یک زن از دست نیروهای بسیجی، مورد هجوم وحشیانه قرار گرفت.

اشتراک:

نوشته‌های پر بیننده

برچسب‌ها

۱۸تیر۷۸ (1) آبادان (4) آبدانان (4) آبیک (1) آمل (15) ابهر (1) اراک (12) ارداق (1) اردبیل (4) ارومیه (8) اسدآباد همدان (1) اسلام‌آباد غرب (8) اسلامشهر (13) اشتهارد (1) اشکذر (1) اشنویه (8) اصفهان (63) اعدام (104) افغانستان (3) اقلید فارس (2) الیگودرز (3) اندیشه کرج (1) اندیمشک (5) انقلابی صدیق محمود بریسمی (1) اهواز (27) ایذه (33) ایرانشهر (5) ایلام (11) ایوان غرب (1) باباحیدر (1) بابل (3) بازداشت (1) بانه (4) بجنورد (2) بروجرد (2) بستک (2) بلوچ (1) بندر انزلی (3) بندر کرگان (1) بندرعباس (4) بوشهر (5) بوکان (32) بومهن (1) بهارستان (2) بهبهان (18) بهشت زهرا (1) بهشهر (1) بیجار (1) پاکدشت (3) پاکدشت ورامین (1) پدر (3) پیرانشهر (12) تالش (2) تبریز (12) تربت جام (1) تکاب (1) تنکابن (1) تویسرکان (2) تهران (212) ثلاث باباجانی (2) جلفا (1) جوانرود (23) جوی‌آباد (1) جوی‌آباد اصفهان (1) چابهار (1) چالداران (1) چالوس (1) چهاردانگه (2) حمیدیه (2) خاش (16) خانواده‌های دادخواه (31) خرم‌آباد (11) خرمدره (1) خرمشهر (9) خمام (1) خمین (1) خوزستان (8) دانشجو (12) درگهان (1) درگیری (1) دزج قروه (1) دزفول (7) دشتی پارسیان (1) دورود (10) دهدشت (2) دهگلان (5) دهلران (1) دیواندره (8) راسک (1) رامسر (1) رامهرمز (1) رباط کریم (1) رشت (23) رضوانشهر (5) روبار کرمان (1) رودسر (1) روستای آجی بوزایه لشت نشا (1) روستای زیندشت سلماس (1) روستای فاروج (2) زاهدان (133) زرینشهر (1) زنان شهید (157) زنجان (11) زندان (4) زندان اوین (6) زندان ایلام (1) زندان تهران بزرگ (1) زندان خورین ورامین (1) زندان دیزل‌آباد کرمانشاه (1) زندان عادل‌آباد شیراز (1) زندان قرچک ورامین (1) زندان قزلحصار (8) زندان گوهردشت (9) زندان لاکان رشت (1) زندان مرکزی کرج (1) زندانی سیاسی (2) زندانیان سیاسی (2) ساری (5) سامان (2) سبزوار (1) سده اصفهان (1) سرآسیاب (2) سراوان (2) سرباز (1) سرپل ذهاب (1) سردشت (4) سعید ماسوری (2) سقز (14) سمیرم (4) سنقر (4) سنندج (51) سه‌شنبه‌های نه به اعدام (7) سیرجان (2) سی‌سخت (1) شادگان (3) شاندرمن (2) شاهین دژ (2) شاهین شهر (4) شکنجه (5) شوش (2) شوشتر (4) شهدای نوجوان (165) شهر ری (4) شهر قدس (8) شهر کرد (1) شهرقدس (6) شهرک آلارد رباط کریم (1) شهرک اندیشه (1) شهرک صدرا شیراز (4) شهریار (24) شهید راه آزادی محمد صالحی (1) شهید قیام ۷۸ (3) شهید قیام عرفان خزایی (1) شهیدان قیام (1393) شیراز (54) صفاشهر (1) صومعه‌سرا (1) عفو بین‌الملل (1) فردیس کرج (15) فنوج (1) فولادشهر (1) فومن (2) فیروزآباد (1) فیروزآباد فارس (1) قائمشهر (4) قرچک ورامین (1) قروه (3) قزوین (2) قشم (1) قصرشیرین (1) قم (2) قوچان (3) قهدریجان (7) قیام ۱۴۰۱ (884) قیام ۸۸ (42) قیام ۹۷ (1) قیام آبان۹۸ (487) قیام تیر۱۴۰۰ (9) قیام دی۹۶ (51) قیام کازرون (5) قیام لردگان (1) قیام۱۴۰۱ (12) قیام۸۸ (63) قیام۸۹ (6) کارگر (3) کازرون (6) کاشمر (1) کامیاران (10) کرج (57) کردستان (5) کردکوی (2) کرمان (4) کرمانشاه (40) کریم آباد (1) کنگان (1) کنگاور (2) کوهرنگ (1) کوی اسلام‌‌آباد (1) کهریزک (1) کیاشهر (3) کیش (1) گچساران (1) گرگان (2) گرمسار (2) گلستان (2) گلشهر (2) گلوگاه (1) گنبد کاووس (2) گیلان (1) گیلان غرب (1) لاشار (1) لاهیجان (4) لردگان (1) لرستان (6) لنگرود (9) مادران دادخواه (6) مارلیک کرج (3) مارلیک گیلان (1) ماشاالله کرمی (1) ماهشهر (48) متل قو (1) مرودشت (1) مریوان (13) مزار شهیدان (203) مسجد سلیمان (9) مشکین دشت (1) مشکین شهر (1) مشهد (15) ملارد (12) ملایر (1) ملکشاهی (1) ملک‌شهر (2) منظریه کرج (1) مهاباد (23) مهرشهر کرج (4) میدان آزادی (1) نجف آباد اصفهان (1) نسیم‌شهر (3) نورآباد ممسنی (1) نوشهر (9) نهاوند (1) نیشابور (1) ورامین (2) هادیشهر (1) هرسین کرمانشاه (1) هشتگرد (1) همدان (2) یاسوج (3) یافت‌آباد (1) یزدانشهر (4) یزدانشهر اصفهان (3)

Blog Archive

بازدید وبلاگ