آبان ۹۸، روزی که خیابانهای رباطکریم گواه خون شد و سکوت شکسته شد. عبدالحمید باقری، جوانی از دل تهران، ساکن همین شهر، به یکی از فریادهای خاموش این روز خونین بدل گشت.
۲۵ آبان، خیابانهای رباطکریم لبریز شد از مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتند. جوانانی با دلهایی آتشین، آمده بودند تا حق ابتدایی خود را طلب کنند: حق زندگی.
حکومت اما پاسخی جز گلوله نداشت.
وقتی نیروهای سرکوبگر با خیزش خروشان ۵هزار نفره مردم روبهرو شدند، دچار هراس شدند. «وضعیت قرمزه!» فریادی که از بیسیم مزدوران بلند شد. از همان لحظه، باران گلوله بود که بر سر مردم رباطکریم باریدن گرفت. فرمان تیراندازی نه به لاستیک، بلکه به قلبها صادر شد.
عبدالحمید یکی از ۳۲ شهید این روز بود. جوانی که شاید نامش در رسانههای رسمی ثبت نشد، اما در حافظهی مردم، در حافظهی آبان، جاودانه شد. بعد از این سرکوب وحشیانه، مردم و جوانان خشمگین، نمادهای حکومتی را به آتش کشیدند. شهرداری، ۱۲ بانک، مراکز اوقاف؛ خاکستر شد، اما فریاد مردم زنده ماند.
عبدالحمید باقری نه اولین شهید این راه بود و نه آخرین. اما او یکی از آنهاییست که حقش را با خون نوشت. نام او، چون شمعی در دل شب تاریک استبداد، میسوزد تا روشن کند راه را.
آبان ۹۸ هنوز تمام نشده... هنوز ادامه دارد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر