امیرحسین زارعزاده، ۱۸ساله، فرزند اول یک خانواده ساکن ملارد، در روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ فقط یک چیز میخواست: زندگی شرافتمندانه در کشوری که صدای مردم را بشنود. اما حکومت به جای پاسخ، گلوله داد.
امیرحسین در جریان اعتراضات آبان خونین، با شلیک مستقیم دو گلوله از سوی نیروهای امنیتی، به شدت مجروح شد. یک گلوله دستش را شکافت، دیگری نخاعش را سوراخ کرد. روزها با درد جانکاه گذشت، دستش از کتف قطع شد، و سرانجام بعد از ۴۲ روز کُما، در ۶ دی ۱۳۹۸ به شهادت رسید.
اما درد امیرحسین فقط گلوله نبود؛ خانوادهاش را وادار کردند برای عمل پسرشان، پول گلولهها را پرداخت کنند. جنازهاش را ۴ روز در سردخانه نگاه داشتند، تا پدرش تعهد بدهد مراسم برگزار نکند.
با این همه، مادر و پدرش هرگز سکوت نکردند. مادرش، بنر بزرگی از تصویر امیرحسین بالا برد و نوشت:
«خامنهای قاتل است».
در دومین سالگرد شهادت، وقتی نیروهای امنیتی اجازه ندادند مراسمی بر مزارش برگزار شود، مادر ایستاد و گفت:
«گریه نمیکنم، چون دشمن وایستاده…»
امیرحسین، نه فقط یک نوجوان، بلکه صدای در گلو ماندهی نسلی است که دیگر نمیخواهد بترسد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر