رد شدن به محتوای اصلی

پست ویژه

آریان مریدی؛ نامی که خاموش نشد

  آریان مریدی ، جوان ۱۹ ساله از ثلاث باباجانیِ کرمانشاه، یکی از هزاران صدای خاموش‌نشده قیام ۱۴۰۱ بود. او متولد ۸ مهر ۱۳۸۲ بود و دانش‌آموز سال چهارم رشته علوم انسانی، در آستانه کنکور و آینده‌ای روشن.

اعدام شتاب‌زده سعید امیری‌زاده؛ در امتداد جنایت و بی‌عدالتی

 


در سحرگاه روز پنجشنبه ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۴، سعید امیری‌زاده، یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در سبزوار، در زندان این شهر اعدام شد. او تنها ۳۴ سال داشت، متأهل بود و پدری یک فرزند خردسال.

اما آن‌چه که در تمام این روند رخ داد، تنها یادآور بیدادگری ساختار قضایی و امنیتی بود که سال‌هاست جان انسان‌ها را در ایران، بی‌هیچ تردیدی، قربانی قدرت‌طلبی و سرکوب می‌کند.

سعید در سال ۱۴۰۱ به‌دست مأموران اداره اطلاعات و پلیس آگاهی سبزوار بازداشت شد. اتهامات وارده به او شامل «قتل یک بسیجی» و «آتش‌زدن تصویر علی خامنه‌ای» بود؛ اتهاماتی سنگین، اما بی‌پشتوانه که بر پایه اعترافات گرفته‌شده زیر شکنجه بنا شدند. هیچ سند قابل اثبات، شاهد مستقل یا مدرکی که دخالت او را در قتل اثبات کند، در پرونده وجود نداشت. با این حال، همان‌طور که پیش از این نیز در موارد مشابه دیده‌ایم، همین اتهامات کافی بود تا دستگاه قضا، بی‌اعتنا به حقیقت، حکم مرگ صادر کند.

محاکمه او در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان برگزار شد؛ دادگاهی که به ریاست قاضی محمد شجاع‌پور فدکی، تنها چند جلسه کوتاه برگزار کرد و اجازه هیچ‌گونه دفاع واقعی را به متهم نداد. سعید از داشتن وکیل مستقل محروم بود و وکلای تسخیری حاضر در پرونده، تحت نظارت و هماهنگی کامل با نهادهای امنیتی عمل می‌کردند. عملاً هیچ راهی برای اثبات بی‌گناهی برایش باقی نمانده بود.

فشارها اما تنها محدود به سعید نماند. خانواده‌اش نیز زیر شدیدترین تهدیدها و ارعاب‌ها قرار گرفتند. مأموران اطلاعات، بارها از آن‌ها خواستند که درباره پرونده سکوت کنند. این فشارها باعث شد که خبر و جزئیات روند بازداشت، محاکمه و وضعیت پرونده تا مدت‌ها از دید عموم پنهان بماند.

پرونده سعید امیری‌زاده، نمونه‌ای دیگر از همان الگوی همیشگی سرکوب، پرونده‌سازی، شکنجه برای گرفتن اعتراف، محرومیت از وکیل مستقل و اجرای حکم اعدام در سکوت خبری است. پرسش این است: آیا در هیچ‌کجای این روند چیزی به نام عدالت حضور داشت؟ یا تنها شاهد یک نمایشی از قانون در خدمت سرکوب بودیم؟

اعدام سعید نه پایان ماجرا، که سندی دیگر بر جنایاتی است که روزانه در پس درهای بسته زندان‌های ایران در حال وقوع است؛ جنایاتی که سکوت در برابر آن‌ها، مشارکت در آن‌هاست.


با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

https://t.me/shahidanAzadai96

نظرات

پست‌های پرطرفدار