روز پنج شنبه ۷ فروردین ماه، سلیمان قادرگلوان برادر «عبدالسلام قادرگلوان» از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در اشنویه پس ار احضار تلفنی بازداشت شد.
-->
از هر گلوله یک پرنده کشته میشود؛ هزاران پرنده پرواز میکنند
این قلب کدام پرنده خونین است که پرواز سرخ را در سینه آسمان، جاودانهمیتپد
این جا زمین، زنده از شریان شقایقهاست
روز پنج شنبه ۷ فروردین ماه، سلیمان قادرگلوان برادر «عبدالسلام قادرگلوان» از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در اشنویه پس ار احضار تلفنی بازداشت شد.
علی شریفزاده اردکانی، وکیل دادگستری، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که با وجود امکان قانونی اعطای مرخصی به ماشاالله کرمی، درخواست مرخصی او به دلایل نامشخصی مورد موافقت قرار نگرفته است.
داریوش ریگی جوان بلوچ و آزاداندیش، متولد ۸ فروردین ۱۳۷۹ بود. از همان دوران نوجوانی نشان داد که در زندگیاش هیچچیز نمیتواند او را محدود کند. با اینکه در مدرسه شاگرد اول بود، اما بهخاطر شرایط زندگی و فقر در ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد و برای رسیدن به آزادی و معیشت بهتر به تهران مهاجرت کرد.
آبان ۹۸؛ خیابانهای ایران به خون نشست، اما آزادی خاموش نشد!
در روزهای پرالتهاب آبان ۹۸، وقتی مردم جانبرکف برای نان، آزادی و حق حیات به خیابانها آمدند، پاسخشان گلوله و خون بود. در این میان، شهید زهرا خانی قبادلو، زن ۵۷ سالهای از تبریز، نیز یکی از ستارگان فروزان این قیام شد که با اصابت گلوله دژخیمان خامنهای در ۲۵ آبان ۹۸، جانش را فدای آزادی کرد.
زهرا خانی، تنها یک نام نیست؛ او نماد ایستادگی، فریاد بیپاسخ مردم ستمدیده و مادرانی است که تا پای جان در برابر ظلم ایستادند. رژیم خونریز گمان میکرد با کشتار، آبان را به فراموشی میسپارد، اما زهراها، نداها، محسنها و پویاها، در حافظه تاریخی این سرزمین جاودانه شدند.
🔻 اما قاتلان این مادر فداکار چه شدند؟!
نه تنها پاسخی ندادند، بلکه همچنان خونخواهی این شهیدان جرم محسوب میشود. اما بدانند که خون زهراها، درخت آزادی را آبیاری کرده و روزی از همین خون، سروی استوار خواهد رویید که بساط دیکتاتوری را برای همیشه برخواهد چید.
✊ نامت جاودانه، راهت پر رهرو!
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
مادران داغدار و آرزوی سرنگونی حکومت؛ گلباران مزار محسن شکاری
در دل بهشت زهرا تهران، در حالی که هوا بوی بهار میدهد، یکی از مادران داغدار که فرزند خود را پیش از این در مقابل رژیم فاسد جمهوری اسلامی از دست داده است، در کنار مزار محسن شکاری زانو میزند.
مادر دادخواه عادل، امین و آزیتا کیانپور در ایذه، در حرکتی پر از عاطفه و فریاد عدالتخواهی، بر مزار میلاد سعیدیانجو حاضر شد و با خانوادهاش دیدار کرد. این لحظات پر از دلتنگی و در عین حال عزم و اراده بود.
نوروز، جشن زندگی و آزادی، امسال بر مزار قهرمانی برگزار شد که نامش تا همیشه در دلها خواهد ماند. مردم دلیر، با گل و پرچم، بر سر مزار شهید قیام، غزاله چلابی گرد آمدند تا با او تجدید عهد کنند؛ با دختری که در اوج جوانی، آزادی را فریاد زد و برایش جان داد.
نوروز در کنار مزار شهید اسماعیل مولودی (سمکو) و دخترش دالیا؛ خاطرهای جاودانه از مقاومت و ایستادگی
در این نوروز، در کنار مزار شهید اسماعیل مولودی (سمکو) و دختر کوچکش دالیا، یاد و راه این دو قهرمان همیشه زنده است.
هفت سین در کنار خانواده شهید محمد پورپیرعلی؛ یادآوری مقاومت و ایستادگی در نوروز
در این نوروز، خانوادهٔ شهید محمد پورپیرعلی، قهرمان آبان خونین ۹۸ در اصفهان، در کنار سفرهٔ هفت سین خود، یاد فرزند شهیدشان را گرامی میدارند.
تبریک نوروز از زبان مادر دادخواه امجد عنایتی؛ پیام آزادی از دیاری که خون در آن فریاد میزند
در این نوروز، در کنار مزار شهید امجد عنایتی، جوان قهرمان و مبارز بوکانی، با قلبی سرشار از افتخار و درد، به یاد شهدای راه آزادی تجدید پیمان میکنیم.
در این نوروز، در کنار مزار جاویدنام حدیث نجفی، دختری که در مقابل ظلم و سرکوب ایستاد و صدای آزادیخواهی را در دلها زنده کرد، بار دیگر عهد میبندیم که راه ناتمام او را ادامه خواهیم داد. حدیث، نماد یک نسل مبارز و آزادیخواه است که در خیزش ۱۴۰۱ جان خود را فدای آرمانهایش کرد.
نوروز بر مزار شهید قهرمان، صالح میرهاشمی – پیمانی برای آزادی
در نخستین روزهای سال ۱۴۰۴، در حالی که بسیاری از مردم به استقبال بهار و نوروز رفتند، جمعی از خانوادههای دادخواه و آزادیخواهان ایران، نوروز را در کنار مزار شهید قیام، صالح میرهاشمی، در اصفهان گرامی داشتند.
در روز عید ۱۴۰۴، دلهای عاشقان عدالت و آزادی، بار دیگر بر سر مزار شهید قیام، ابوالفضل احمدپور، تپید. جوانی که خون پاکش بر سنگفرشهای تاریخ نقش بست تا آزادی از بند استبداد رها شود. امروز، در کنار مزارش، دستانمان را به نشان تجدید عهد بالا بردیم و پیمان بستیم که راهش را ادامه دهیم؛ راهی که به رهایی، به نور، و به عدالت ختم خواهد شد.
عیدتان مبارک، ای خانوادههای سرافراز شهدا! ما در این نوروز، با قلبهایی پر از عهد و یاد، دوباره با شهدای راه آزادی پیمان میبندیم: تا رسیدن به آزادی از پای نخواهیم نشست.
زمین، هنوز از خون پاک نوجوانی که برای آزادی برخاست، گلگون است. اینجا، کنار مزار علیرضا استوان، شهید ۱۷سالهای که در قیام آبان ۹۸، شامگاه شنبه ۲۵ آبان در میدان فرمانداری رباط کریم، با گلوله مزدوران خامنهای به خاک افتاد، ایستادهایم.
پنجشنبه آخر سال، مزار مهسا موگویی، شهید قیام و مبارز آزادیخواه، در آرامستان فولادشهر اصفهان، بار دیگر میزبان جمعی از خانوادهها، دوستان و مردمی بود که برای ادای احترام به یاد او و آرمانهایش گرد هم آمدند.
پنجشنبه آخر سال، در کنار مزار محمد حسن ترکمان در آرامستان بهشت معصومه شاهینشهر اصفهان، جمعی از خانواده، دوستان و مردم آزادیخواه گرد هم آمدند تا یاد و خاطره این شهید بزرگوار را گرامی بدارند.
پنجشنبه آخر سال، مزار مجتبی قناعتی، شهید قیام و مبارز آزادیخواه، در آرامستان دارالرحمه شیراز میزبان جمعی از خانواده، دوستان و مردم آزادیخواه بود که برای ادای احترام به یاد این شهید بزرگوار گرد هم آمدهاند.
پنجشنبه آخر سال، مزار شهید قیام، علیرضا انجوی در آرامستان دینکان، واقع در شمال شیراز بار دیگر میزبان دلهایی شد که در کنار سنگ مزار او، یاد و خاطرهاش را زنده نگه داشتند.
پنجشنبه آخر سال، مزار عرفان خزایی، شهید قیام و مبارز آزادیخواه، در آرامستان وحیدیه شهریار، بار دیگر پذیرای جمعی از خانواده، دوستان و مردم آزادیخواه بود که برای ادای احترام به یاد این شهید بزرگوار گرد هم آمدهاند.
پنجشنبه آخر سال، مزار شهید قیام، دکتر آیلار حقی، به محفل اشک و عهد تبدیل شد. او که در تاریکی استبداد، چراغی از روشنایی برافروخت، در قلب مردم زنده است.
امروز، یاد او نهتنها در سنگ و خاک، که در روح آزادیخواهانی جاری است که مسیر حق را با جسارت ادامه میدهند. آیلار حقی، نامی که فریاد عدالت شد، بر سر زبانها ماند و در تاریخ حک شد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
پنجشنبه آخر سال، مزار شهید قیام، بامشاد سلیمانخانی در آرامستان بهشت زهرا (قطعه ۲۹۳)، بار دیگر به میعادگاه دلهای زخمی تبدیل شد. خانواده، دوستان و مردمی که هنوز زخم سرکوب را بر تن این سرزمین حس میکنند، گرد هم آمدند تا یاد کسی را زنده نگه دارند که آزادی را به بهای جانش فریاد زد.
پنجشنبه آخر سال، آرامستانی که سکوتش فریاد میزند، شاهد حضور دلهای شکسته و دستانی بود که خاک مزار شهید قیام، ابوالفضل آدینهزاده را لمس میکردند. او که خون پاکش بر زمین ریخت تا فردایی روشنتر رقم بخورد، در دلهای عاشقان آزادی جاودانه شد.
پنجشنبه آخر سال است، روزی برای یاد عزیزانی که دیگر در کنارمان نیستند، اما نامشان بر دیوارهای تاریخ حک شده است. امروز، در این روز یادبود، خانواده و دوستان عرفان رضایی گرد هم آمدهاند، شمعها را روشن کردهاند و گلها را بر مزارش نهادهاند؛ اما این عزاداری صرفاً برای گذشته نیست، بلکه یادآوری تعهدی است که عرفان با خون خود بر زمین نوشت.
پنجشنبه آخر سال است، اما این روز برای خانواده و دوستان سپهر اعظمی نه فقط لحظهای برای سوگواری، بلکه نمادی از تعهد و ایستادگی است. امروز، در کنار مزارش، شمعها روشن شدهاند، گلها بر سنگ حکشده با نامش قرار گرفتهاند، اما چیزی که اینجا جاری است، فقط اشک نیست؛ بلکه آتشی است که در دلهای عاشقان آزادی خاموش نمیشود.
پنجشنبه آخر سال است، روزی که همگان به یاد عزیزان از دست رفتهشان میافتند و در کنار مزارشان دمی سکوت میکنند. اما برای کسانی که رحیم کلیچ را میشناختند، این پنجشنبه نه تنها یادآوری از فقدان عزیزشان است، بلکه یادآوری از شجاعت، فداکاری و ایستادگی مردی است که جان خود را فدای آرمانهای آزادی کرد.
پنجشنبه آخر سال است، و در این روز، خانوادهها کنار هم جمع میشوند تا یاد عزیزان از دست رفتهشان را گرامی بدارند. اما برای کسانی که جواد باباییزاده را میشناختند، این پنجشنبه چیزی فراتر از یک روز معمولی است؛ یادآوری از شجاعت و فداکاری مردی که جانش را برای آزادی فدای کرد.
پنجشنبه آخر سال است، روزی که همگان به یاد عزیزان از دست رفتهشان میافتند و در کنار مزارشان دمی سکوت میکنند. اما برای کسانی که شاهو بهمنی را میشناختند، این پنجشنبه نه تنها یادآوری از فقدان عزیزشان است، بلکه یادآوری از شجاعت، آرمانخواهی و فدای جان در مسیر آزادی است.
پنجشنبه آخر سال است، روزی که خانوادهها گرد هم میآیند تا یاد عزیزان از دست رفتهشان را گرامی بدارند، اما برای خانواده مریم آروین، این پنجشنبه نه تنها یادآوری از فقدان عزیزشان است، بلکه شکاف عمیقی در دلها باقی مانده که هرگز التیام نخواهد یافت.
پنجشنبه آخر سال است، اما برای خانواده رامین فاتحی، این روز تنها یک رسم نیست، بلکه تکرار داغیست که هیچگاه التیام نمییابد. مزار مردی که برای آزادی ایستاد، زیر آسمان غمبار سنندج، شاهد اشکهای مادر، همسر و فرزندی است که هنوز باور ندارند او دیگر بازنخواهد گشت.
رامین فاتحی، مردی که زندگیاش را به پای آرمانش گذاشت، در ۲۹ مهر ۱۴۰۱، زیر شکنجههای مأموران امنیتی جان داد. پیکرش را شبانه و با فشار به خانواده به خاک سپردند، تا شاید نامش را هم دفن کنند. اما امروز، در آخرین پنجشنبه سال، آنهایی که دوستش داشتند، گرد مزارش جمع شدهاند؛ شمعها روشناند، گلهای سرخ بر خاک آرام گرفتهاند، و صدایی در دل کوههای کردستان پیچیده است: رامین، فراموشت نکردهایم.
پسرش، رامتین فاتحی، دست بر سنگ مزار پدر میکشد و زمزمه میکند: بابا، تو را به ناحق از ما گرفتند، اما نامت زنده است. راهت ادامه دارد.
امروز، پنجشنبه آخر سال است، اما یاد و خاطرهی تو هرگز در گذر زمان محو نخواهد شد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
پنجشنبه آخر سال، اما هنوز داغها تازهاند. هنوز بغضهایی هستند که نگفته ماندهاند، اشکهایی که بر مزار عزیزان بیگناه جاری میشوند، و نامهایی که هرگز فراموش نخواهند شد. امروز، بر مزار صالح میرهاشمی، کسی که با دستان بسته، اما سری بلند جان سپرد، یادش را زنده نگاه داشتهایم.
پنجشنبه آخر سال است، روزی برای یاد کردن از عزیزانی که از دست دادهایم. اما برای خانواده محمدجواد زاهدی، این یادآوری نه تنها یک رسم که زخمی تازه است؛ زخم نبودن جوانی که با ۱۷ سال سن، با رویای آزادی به خیابان رفت و با گلوله سرکوبگران، جانش ستانده شد.
پنجشنبه آخر سال است؛ روزی که دلهای داغدار، در کنار مزار عزیزانشان آرام میگیرند، اما برای خانواده حمیدرضا روحی، این آرامش معنایی ندارد. اینجا، بر مزار جوانی که با رویایی بزرگ زیست و با قلبی آکنده از امید جان داد، اشکها جاریاند و یادها زندهتر از همیشه.
پنجشنبه آخر سال، روزی برای دیدار با عزیزان رفته، اما برای خانواده محمدرضا اسکندری، این دیدار تنها تجدید داغی است که هیچگاه سرد نمیشود. پدر و مادر داغدار، دوستان و همراهان، بر سر مزار جوانی گرد آمدهاند که در آرزوی آزادی، قلبش هدف گلوله سرکوب شد. ۲۶ سال زندگی، اما نامی که برای همیشه جاوید شد.
در آخرین پنجشنبه سال، پدر مهرشاد شهیدینژاد با چشمانی پر از اشک و قلبی مملو از اندوه، بر سر مزار فرزندش حاضر شد. دستانش بر سنگ سرد مزار آرام گرفت، گویی هنوز گرمای دستان پسرش را جستوجو میکرد.
💔 مهدی عسکری؛ قهرمانی که جاودانه شد 💔
او نانآور خانواده بود، کارگر معدن، پسر قهرمان مادرش، اما گلولهای در خیابان، بیرحمانه جانش را گرفت. سه روز پس از بیستسالگیاش، در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، محمدمهدی عسکری در گرمسار، روبهروی کلانتری یازده، با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش، پر کشید.
کیانا و آریانا، دو گل معصوم، یادگاران قهرمانی که خونش بر سنگفرش آزادی جاری شد. پدرشان، یاسین جمالزاده، کارگر گچکار از رضوانشهر، در مسیر آزادی و رهایی جان داد، اما آرمانش در قلب ما زنده است.
🖤 مادران دادخواه، زنان زندهاند، حتی اگر فریادشان را خاموش کنند! 🖤
هشتم مارس، روز جهانی زن، برای فاطمه مجتبایی، مادر جاویدنام غزاله چلابی، چیزی فراتر از یک مناسبت تقویمی است. او این روز را نه برای جشن، بلکه برای فریاد زدن حقیقت تلخی که بر زندگیاش سایه افکنده، انتخاب کرد.
در روز درختکاری، پنجشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۳، خانواده دادخواه شهید راه آزادی، ابوالفضل آدینهزاده، با کاشت نهالی در کنار مزار این قهرمان ایران، یاد و آرمانهای او را گرامی داشتند.
یادبود شهید قهرمان داریوش علیزاده در سنندج
در پنجشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۳، خانوادهٔ شهید قهرمان داریوش علیزاده بر مزار او در سنندج حاضر شدند و یاد و خاطرهٔ این شهید بزرگوار را گرامی داشتند. در این روز، لالههای سرخ در کنار مزارش شکوفا شدند، همانطور که او در دل سختترین روزها برای آزادی ایران فداکاری کرد.
در آبان خونین ۹۸، علیرضا قنواتی زادگان، جوان ۲۵ساله، یکی از هزاران دلاوری بود که در برابر سرکوب و استبداد ایستاد و بهای آزادی را با خون خود پرداخت.
زیبا خوشگوار، زن ۳۸سالهای از سنندج، یکی از صدها قربانی قیام آبان ۹۸ بود که بر اثر خفگی ناشی از گاز اشکآور به بیمارستان منتقل شد و در ۲۹ آبان در سنندج به شهادت رسید. او مادری بود که برای آیندهای آزادتر ایستادگی کرد و جانش را بر سر آرمانش گذاشت.
کوروش اهوازی، جوانی ۲۱ ساله، از فرزندان دلیر خطه خوزستان، در جریان قیام آبان ۹۸ به دست مزدوران خامنهای به شهادت رسید. او در اوج خشم و خروش مردم علیه ظلم و فساد، در ماهشهر با اصابت گلولهای که قلبش را هدف گرفت، جان خود را فدای آزادی و عدالت کرد.
ابوالفضل اکبریدوست، جوان دلیر و آزادیخواه لنگرودی، در جریان قیام سراسری ۱۴۰۱، در تاریخ ۳۰ شهریور با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به شهادت رسید. او یکی از هزاران جوانی بود که در برابر سرکوب و بیعدالتی ایستاد و بهای ایستادگیاش را با خون خود پرداخت.
۸۹۰ روز از روزی که ابوالفضل مهدیپور، شهید راه آزادی در قیام سراسری ۱۴۰۱، به خاک و خون کشیده شد میگذرد. ۸۹۰ روز است که مادری در سوگ فرزندش، نه از پای نشسته و نه سکوت کرده است.
مادر این شهید دلاور، ویدیویی را منتشر کرده و در یک جمله پر از درد و ایستادگی نوشته است:
«۸۹۰ روز است که گفتهام نه؛ نه میبخشم و نه فراموش میکنم.»
این جمله، پژواک خشم، عدالتخواهی و ایستادگی مادران دادخواهی است که فرزندانشان را در راه آزادی این سرزمین از دست دادهاند. ۸۹۰ روز، اما هنوز زخمها تازه است، هنوز فریادها خاموش نشده، و هنوز عدالت به سراغ جنایتکاران نیامده است.
اما تاریخ گواهی خواهد داد که خون فرزندان این سرزمین فراموش نخواهد شد و مادرانی که بهجای سکوت، فریاد انتقام عدالت را سر میدهند، چراغ راه آیندهاند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید