در روزی که ملت ایران با الهام از حماسه عاشورا به خیابانها آمدند تا فریاد «نه» به استبداد سر دهند، شاهرخ رحمانی، جوانی ۲۶ ساله، با خون خود سندی شد بر جنایت آشکاری که در روز روشن رخ داد.
روز عاشورا، ششم دیماه ۱۳۸۸، چهارراه ولیعصر تهران، صحنهای بود از تقابل حق و باطل. در میانه آن فریادهای آزادیخواهانه، خودروی نیروی انتظامی با سرعت به سوی معترضان حملهور شد و شاهرخ را عامدانه زیر گرفت. نه تصادف بود و نه اتفاق؛ یک قتل حکومتی آشکار که تلاش شد در پرده سانسور مدفون گردد.
جنازهی شاهرخ تنها با این شرط به خانوادهاش تحویل داده شد که سکوت کنند، حرفی نزنند، مصاحبهای نکنند، و علت مرگ را فقط "تصادف" اعلام کنند. حکومتی که از صدای خون حتی پس از مرگ میهراسد، اینگونه میکوشد تاریخ را جعل کند.
پیکر شاهرخ رحمانی در تاریخ ۹ دی ۱۳۸۸ در کنار پیکر سیدعلی موسوی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. اما خاک هم نتوانست نام او را دفن کند. امروز، هر فریادی در خیابان، پژواکیست از گامهای جوانانی چون شاهرخ که عاشورایی جنگیدند و جان دادند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر