دلهای ما هنوز در آتش داغی که بر پیکر ایران نشست، میسوزد. یاسین جمالزاده، مردی از جنس درد و رنج، پدری که دو دختر خردسال دوقلویش هنوز منتظر آغوش گرم او هستند،
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ به جرم خواستن آزادی، به جرم فریاد زدن حق، به جرم ایستادن در برابر ستم، با گلولههای نیروی جنایتکار انتظامی به شهادت رسید.او کارگری ساده، گچکاری زحمتکش، و مردی از دل مردم شاندرمن بود. اما عشق به زندگی و آزادی، او را به خیابانهای رضوانشهر کشاند. شاید همان روز، صبح که دخترانش را بوسید، نمیدانست که این آخرین باری است که گرمای لبهایشان را حس میکند. شاید لحظهای پیش از آنکه گلوله قلبش را شکافت، به آنها فکر کرد، به اینکه دیگر صدایشان را نخواهد شنید، به اینکه آنها بیپدر خواهند شد...
اما یاسین نمرده است. او در صدای هر فریاد آزادی، در چشمان اشکآلود مادران داغدار، و در گامهای استواری که برای حقیقت برداشته میشود، زنده است. قاتلانش میخواستند صدایش را خاموش کنند، اما نمیدانستند که خون او، نهال ایستادگی را آبیاری خواهد کرد.
به یاد یاسین، به یاد همه یاسینها... که رفتند اما جاودانه شدند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر