ابوالفضل آذرم، مردی از جنس امید و تلاش، که تازه خانوادهای ساخته بود و برای آیندهای بهتر میجنگید. اما در آبان خونین ۹۸، در روز ۲۶ آبان، در شهر جدید اندیشه، تقدیر او را به جبههای دیگر کشاند؛ جایی که تنها جرمش، ایستادن در کنار مردم بود.
آن روز، خیابانها فریاد عدالت را پژواک میکردند، اما سرکوبگران، پاسخ آزادیخواهی را با گلوله و چاقو دادند. لباسشخصیها او را محاصره کردند، میخواستند ببرندش، اما ابوالفضل تسلیم نشد. مقاومت کرد، ایستاد، اما تیغ استبداد، بیرحمانه به جانش نشست. خونش بر زمین ریخت، اما نامش بر تارک آزادی حک شد.
ابوالفضل رفت، اما روحش در خیابانهای خیزش و در فریادهای حقطلبانه، زنده است. او نماد نسلی شد که نمیخواهد زانو بزند، که حتی در آخرین لحظه، صدای اعتراضش را خاموش نکرد. راهش ادامه دارد، تا روزی که آسمان این سرزمین، بار دیگر روشن از آزادی باشد.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر