شهید راه آزادی ندا آقاسلطان در جریان قیام۸۸ در تهران توسط مزدوران بسیجی خامنهای به شهادت رسید.
ندا آقاسلطان ۳ بهمن۱۳۶۱ در تهران متولد شد. او یکی از دهها نفری بود که روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیرآباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی) به ضرب گلوله به شهادت رسيد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت. به نوشته هفتهنامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربینندهترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد.
ندا آقاسلطان ساکن تهران و فرزند دوم خانواده بود، پدرش کارمند با درآمد متوسط و مادرش خانهدار است. پس از یکسال تحصیل در رشته الهيات در دانشگاه آزاد اسلامی،از تحصیل انصراف داد. پس از آن به فراگیری زبان ترکی پرداخت و قصد داشت به عنوان راهنمای تورهای مسافرتی مشغول به کار شود از این کار نیز انصراف داده و به حرفه فیلمسازی و عکاسی روی آورد.
روزنامه تایمز از قول حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان مینویسد که او و ندا به قصد شرکت در تظاهرات میدان آزادی در روز ۳۰ خرداد به سمت تظاهرات با ماشین در حرکت بودند. بگفته پناهی، آقاسلطان فعال سیاسی نبود، ولی نسبت به وضعيت جامعه بیتفاوت نبود. خانواده و نامزدش به او اصرار کرده بودند که در خانه بماند ولی او پاسخ داده بود که از مرگ نمیترسد: «نگران نباشید، فقط یک گلولهاست و پس از آن همه چیز تمام میشود». او به نامزدش گفته بود که اگر فرزندی داشتند، او را بر روی دوشش می گذاشت و به تظاهرات می رفت.
یکی از شاهدان میگوید: «پلیس ضد شورش اقدام به پرتاب گاز اشکآور به سمت معترضین میکنند و موتورسواران نیز به سمت معترضان یورش میبرند که باعث میشود جمعیت در طول خیابان خسروی شروع به دویدن کنند. جمعیت در تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی تدریجاً در حال متفرق شدن بود هرچند چند نفری ایستاده بودند تا ببینند چه باید بکنند. ناگهان صدای شلیکی شنیدیم. از دوستم که کنارم ایستاده بود پرسیدم که چی بود؟ گلوله بود؟ او گفت که میگویند گلولههای پلاستیکی میزنند. در همان لحظه من برگشتم و دیدم که خون از سینه ندا که در چند متری من ایستاده بود فواره میزند. ندا آقا سلطان که برای لحظهای با ناباوری خونریزی خود را مشاهده میکند، تعادل خود را از دست داده و بر زمین میافتد. تلاش برای جلوگیری از خونریزی مجروح در ناحیه اصابت گلوله که به گواه او از روبرو شلیک شده و کمی پایینتر از ناحیه گردن بوده، نتیجه نداده و ندا آقاسلطان در کمتر از ۷ دقیقه جان میسپارد. او ابتدا گمان کرده که تیراندازی از روی یک پشت بام انجام شدهاست. اما کمی بعد تظاهرات کنندگان را دیدهاست که مرد مسلح موتورسواری را به عنوان ضارب گرفتهاند.
هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقاسلطان: «من از شب قبل دلشوره داشتم. اصرار داشتم ندا نرود. اما او نپذیرفت و همراه استادش رفت. من در طول مسیر مدام با ندا در تماس بودم. در آخرین تماس ندا گفت گاز اشکآور زدهاند و ما داخل یک کوچه فرعی هستیم تا سوار ماشین شویم. نزدیک ساعت شش و نیم بعدازظهر بود که استادش تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خوردهاست. ما سراسیمه خودمان را رساندیم به بیمارستان شریعتی. ابتدا کسی چیزی به من نمیگفت اما وقتی فهمیدم، از هوش رفتم و دیگر چیزی متوجه نشدم... میگویند ندا دشمن شخصی داشتهاست، مگر ندا چه کاره بود که دشمن شخصی داشته باشد. او نه وکیل بود، نه وزیر بود. یک جوان ساده که مانند دیگر جوانان کشورش نسبت به سرنوشت خود و جامعهاش حساس بوده، همین.»
یکی از آشنایان ندا میگوید: «جسد را در قطعهای از بهشت زهرا یک شنبه ۳۱ خرداد هنگام عصر دفن کردیم، البته کسان دیگری هم که در درگیریها کشته شده بودند را هم آنجا آورده بودند، انگار منطقه از پیش برای این افراد تعیین شده بود... مقامات امنیتی ایران طی حکمهای مختلف به بیمارستانها، کلینیکها و جراحان و پزشکی قانونی عنوان کرده بودند که نباید گواهی فوت براثر شلیک گلوله باشد، مسلماً به این دلیل که در آینده شکایت بینالمللی توسط خانوادهها به عمل نیاید... ».
«به نوعی به نظر میرسد طرفداران آقای موسوی ندا را به او ربط دادهاند. اما این طوری نیست. ندا فوق العاده به من نزدیک بود، ندا هرگز طرفدار هیچ یک از این دو گروه نبود، ندا خواهان آزادی بود، آزادی برای همه.»
کاسپین ماکان نامزد ندا دو شعر به نام های "برای ندا" و ”پژواک جانم” را برای او سروده و فیلم کوتاهی برای "پژواک جانم" ساخت.
برای ندا
... قلب آکنده از مهرت، سراسر وجودم
طعم بهتر بودن را با تو چشیدم اما
در فراغت، فرسود، دل جوانم
با رفتن تو ، زخم عمیقی به جان نقش بست
که سوزش این زخم، یادگار ماندگار توست
از گذشته خزونی در بهاران پیش رو مانده
اکنون شوق جان سپردن دارم
آنگاه آزادم که بوسه بر سیمای مرگ نهم
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر