میثم عبادی متولد اردیبهشت ۱۳۷۲ کارگر خیاطخانه بود. روز ۲۴ خرداد ۸۸ به خانوادهاش زنگ میزند و میگوید با دوستانش به میدان ولیعصر میرود و زود به خانه برمیگردد. آنها از میدان هفت تیر تهران به سمت خیابان کریم خان میروند تا به میدان ولیعصر برسند. پایین میدان ونک هیچ ماشینی رفت و آمد نمیکند. این از نشانههای شکلگیری تجمع مردم در حوالی میدان ونک بود. میثم عبادی به همراه دوستانش خودشان را به آنجا رساندند. مأموران شمار زیادی از تظاهرکنندگان را سوار ون میکنند. شمار زیادی از معترضان در حوالی پارک وی دستگیر میشوند. میثم که در این زمان در حوالی پارک وی بود، به کمک دختری که زیر باتومهای نیروهای امنیتی فریاد میزد میشتابد اما شلیک گلوله لحظاتی بعد جان او را میگیرد.
ساعت ۱۰۳۰ شب ۲۴خرداد به خانهشان زنگ میزنند و خبر میدهند که میثم گلوله خورده و در بیمارستانی در چهارراه قلهک بستری است. او در همان بیمارستان تمام میکند. گلوله را از شکمش در آورده بودند. پوکه گلوله را در همان جایی که تیر خورده بود پیدا کردند. اصغر عبادی پدر میثم در محل اصابت گلوله حاضر شده و بعد از پرس و جو متوجه میشود که بسیجیها و یگان ویژه به سمت مردم تیراندازی کردند.
حکومت در راستای پروژه بسیجی سازی سعی میکند میثم عبادی را نیز بسیجی معرفی کند اما اصغر عبادی پدر میثم در این باره چنین میگوید: « پسر من بسیجی نبود کارگر خیاطخانه بود ما چشممان را دوختهایم به خدا که یک روزی برسد که اقلاً بتوانیم حق بچهمان را بگیریم».
وقتی خانواده میثم عبادی با بسیجی معرفی کردن فرزندشان مخالفت میکنند و بارها بسیجی معرفی شدن فرزند خود را نیز تکذیب میکنند نحوه رفتار نهادهای امنیتی با این خانواده نیز رفته رفته تغییر میکند و پیگیریهای آنها در دستگاه قضایی ایران برای شناسایی قاتل میثم هم نتیجهای نمیدهد.
پدر میثم میگوید: «قاضی را عوض کردند و دادند به یک شعبه دیگر آن شعبه به من گفت که از نظر ما پرونده میثم بسته است. گفتم من چکار کنم؟ گفت پرونده را برگردانم آگاهی. رفتم آگاهی آنجا گفتند قاضی دستور رسیدگی داده اما قاتل پیدا نشده، گفتم پس من چکار کنم گفتند برو خانهات بگیر بخواب هر وقت قاتل پیدا شد ما خبرت میکنیم.»
میثم را در قطعه ۲۵۶ ردیف ۱۳۱ شماره ۳۱ در بهشت زهرا به خاک میسپارند.
دو سال بعد خانواده میثم اسم نوزاد خواهرش را به یاد او میثم میگذارند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر