کرامتالله زارعیان متولد سال۱۳۶۴ از جهرم بود. او دانشجوی سال آخر رشته کارگردانی دانشگاه تهران و یکی از فعالان جنبش دانشجویی بود که بعد از تظاهرات سال۸۸ سه بار توسط اداره اطلاعات جهرم بازداشت میشود. آخرین بار توسط نیروهای اداره اطلاعات در تهران بازداشت شده و بعد از یکماه بازداشت و زیر شکنجه شدید، قطع نخاع شده و بر اثر شدت شکنجه جان میسپارد. نیروهای اطلاعاتی بعد از بهقتل رساندن کرامتالله جنازه وی را به منزل اجارهایش در خیابان نظامآباد تهران برده و آنرا در وان حمام انداخته و آبجوش را بر رویش باز میگذارند. بعد از ۴روز از چهکردن آب و بوی تعفن، همسایگان به آتشنشانی و پلیس اطلاع میدهند. مأموران بعد از بازکردن در حمام با جنازهای غیر قابل شناسایی و غیر قابل حمل به دلیل تکه تکه و از هم جدا شدن آن روبرو میشوند اما پلیس اجازه پیگیری نمیدهد. بعد از شکایت خانواده، اداره اطلاعات به آنها پیشنهاد دریافت ۲۰۰میلیون پول میکنندکه از شکایت صرفنظر کنند و در گزارش مینویسند که علت مرگ خودکشی بوده است. پدر، برادر و خواهر کرامتالله زارعیان در گفتگویی گفتهاند که بر اساس نظریه پزشکی قانونی کرامتالله زارعیان خودکشی نکرده و علت و مکان مرگ نامعلوم اعلام شده است. بههمین دلیل آنها به دستگاه قضایی و کمیسیون اصل نود مجلس شکایت کرده و همچنین شکایتنامهای تقدیم مجمع تشخیص مصلحت نظام کردند اما پاسخی به آنها داده نشد.
کرامتالله زارعیان دانشجوی ورودی سال۸۱ دانشگاه هنر که به دلیل شرکت در تظاهرات بازداشت شده و در کهریزک نگهداری میشد و سپس به اوین منتقل شده بود و پس از چندی آزاد میشود. سپس در بهمن سال۸۹ دستگیر شده و پس از آزادی نیز به گفته خانواده با تهدیدهایی از سوی مأموران مواجه شده بود.
حکیمه زارعیان خواهر کرامتالله از این اتفاق بهعنوان یک جنایت یاد میکند و میگوید برادرم اعتقاداتی داشت، هدف داشت و کسی که هدف دارد خودکشی نمیکند. پزشکی قانونی هم این را تأیید کرد که علت مرگ، خودکشی نیست.
عبدالرسول زارعیان برادرش که بالای سر جسد رسیده و از نزدیک شاهد ماجرا بود میگوید: من روز اولی که رفتم آنجا چهار ساعتی بود که جسد پیدا شده بود اولاً قاضی کشیک از ساعت دو که به آنها اطلاع داده بودند تا ساعت هشت و بیست دقیقه نیامدند سر صحنه. گروه تشخیص هویت آمدند سر محل اما وقتی آمدند در صحنه از انگشتنگاری محل سر باز زدند و فقط به فیلمبرداری و عکسبرداری اکتفا کردند. هر چه ما گفتیم انگشتنگاری کنید که ببینیم چه کسی آمده داخل ساختمان و جریان چه بوده گوش نکردند، یعنی شما حساب کنید یک جنازه پیدا شود در تهران مرکز ایران اما قاضی کشیک در صحنه نیاید.
وی در مورد مشاهدات خود میگوید: برادر من را به حالت دست باز کف حمام خوابانده بودند دست چپ او را گذاشته بودن زیر دوش حمام، و یک بریدگی سطحی روی دست او بود اما هیچ خونی
از محل آن بریدگی سطحی نیامده بود و ما به گروه تشخیص هویت هم گفتیم اصلاً خونی اینجا ریخته نشده. آنها گفتند نه ممکن است بهخاطر آب رفته باشد. اما هیچگونه قطره خونی بهاطراف هم پاشیده نبود مشخص بود که جنازه از بیرون به داخل حمام خانه برادرم برده شده. در خانه برادرم چفت بود از پشت قفل نبود یعنی هر کسی میخواست میتوانست بیاید جنازه را بیاندازد داخل خانه یا بیاید داخل خانه برادرم را بکشد و خارج شود...
https://t.me/shahidanAzadai96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر