رد شدن به محتوای اصلی

پست ویژه

آریان مریدی؛ نامی که خاموش نشد

  آریان مریدی ، جوان ۱۹ ساله از ثلاث باباجانیِ کرمانشاه، یکی از هزاران صدای خاموش‌نشده قیام ۱۴۰۱ بود. او متولد ۸ مهر ۱۳۸۲ بود و دانش‌آموز سال چهارم رشته علوم انسانی، در آستانه کنکور و آینده‌ای روشن.

یاد شهید راه آزادی عزت‌الله ابراهیم‌نژاد در ۱۸تیر۷۸


در ساعتهای اولیه‌ بعد از نیمه‌شب ۱۸تیر سال ۱۳۷۸جمع کثیری از دانشجویان در خوابگاه دانشجویی امیرآباد تهران به‌ یک تظاهرات ضدحکومتی دست زدند و علیه اختناق حاکم شعار دادند.
مدتی بعد‌، یکانهای ویژه ضدشورش با محاصره منطقه، با گاز اشک‌آور و باتون و سلاح، به ‌خوابگاهها هجوم آوردند و دانشجویان را به‌طرز وحشیانه‌ای مورد ضرب وجرح قرار دادند. ۳تن از دانشجویان در جریان حمله پاسداران به‌کوی دانشگاه کشته، بیش ‌از ۱۰۰۰‌تن زخمی و حدود ۱۰۰۰‌تن نیز توسط پاسداران دستگیر شدند.
یکی از این دانشجویانی که در این روز به شهادت رسید، عزت‌الله ابراهیم نژاد است.
عزت الله ابراهیم نژاد متولد ۱فروردين ۵۳ در شهر پلدختر، شاعر و فعال دانشجویی، فعالیتش را از جنبش دانشجویی شروع کرد. وی از فعالین اهواز بود و مدیریت بسیاری از مراسم و گردهمایی‌های دانشجویی را خودش به عهده داشت واداره می‌کرد.
او در سال۷۷ فارغ‌التحصیل شده و پس از فارغ‌التحصیلی در حال طی دوران خدمت نظام‌وظیفه در ستاد مشترک سپاه در تهران بود که برای دیدن دوستان خود به خوابگاه در کوی دانشگاه تهران می‌رود و به این ترتیب در هنگام یورش به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران آنجا حضور داشته است. عزت‌الله بر اثر حمله نیروهای موسوم به انصار حزب‌الله و شلیک گلوله به سرش به شهادت رسید.
خانواده این شهید، قاتل را شناسایی و به دادگاه معرفی کردند همچنین یکی از شاهدان قتل نیز با حضور در کمیسیون اصل نود مجلس، مشاهدات خود از قتل وی را بیان داشت. دادگاه بدون حضور خانواده عزت‌الله ابراهیم‌نژاد، همه متهمین را تبرئه کرد.
انتشار مطلبی توهین‌آمیز در وبلاگ شخصی مسعود ده‌نمکی باعث شد تا خانواده عزت بعضی اطلاعات خود پیرامون قتل را منتشر کنند که حاکی از دست داشتن ده‌نمکی و مهدی صفری‌تبار پسر امام جمعه اسلامشهر در قتل وی است.
خانواده ابراهیم‌نژاد در همان زمان در نامه‌ای خطاب به مسعود ده‌نمکی نوشتند: در ۱۸تیر ۱۳۷۸ عزت را شبانه و تک و تنها به گوشه‌ای کشاندی و با ضربات چاقو، زنجیر خودت و دوستانت عزت را از پا درآوردی و در نهایت با تیر خلاص مهدی صفری‌تبار پسر امام جمعه اسلامشهر(فرمانده سپاه) که در شقیقه و چشم چپ عزت وارد کرد او را از پای در آوردید... هرچند که ما تک و تنها بودیم و هستیم و زورمان نرسید که شما را به پرونده دادگاه۱۸تیر بکشانیم ولی مطمئن باش خداوند تو را به دادگاه خودش خواهد کشید و دیگر آنجا نه رهبری هست و نه سپاهی و نه دیگر کسی که تو را تبرئه کند.

چه زیبا سرود عزت ابراهيم نژاد، بی آنکه بداند خود سرنوشت همان سینه‌سرخ خنیاگر را دارد که نه بر کوهسار و شاخسار بلکه در کوچه و شهر...

ما را به خاطر بیاور
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور عشق در سینه داشتیم و 
پیش از انکه عاشق شویم، سینه بر خاک سوده مردیم
ما را که سینه سرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده 
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار، پیش از آنکه آوازخوان شویم
بر شاخه‌ای تکیده از تکیه‌گاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامتان را، سرنوشتتان را 
آری
و همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهای صامت سینه سرخان سینه بر سیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان، شاید پیش از آنکه شاعر شوم
آذر۷۳
عزت‌الله ابراهیم‌نژاد

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

نظرات

پست‌های پرطرفدار