سید جمال حسینی متولد ۱۳۶۱، متولد زنجان، کارگر سادهای بود که در واکنش به تصویر هر روزه نابرابریهايي که مشاهده میکرد بر اساس وجدان بیداری که داشت، فعالیت مدنی در راه بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران را انتخاب کرد.
شاید اولین تجربه عینی جمال از موضوع نقض حقوق بشر در ایران باز میگردد به اعدام داییاش در قتل عام زندانیان سیاسی دهه شصت، این اعدام و تاثیرات عمیق آن بر جمال آن چنان بود که به گفته خودش یادآوری هر روزه آن او را فردی معترض و مطالبه گر بارآورد، جمال در سالهای نوجوانی علیرغم از دست دادن پدر و وجود مسئولیت در قبال خانواده به فعالیتهای مدنی، فردی و خودجوش روی آورد.
فعالیتهایی چون شرکت در تجمعات، گزارشگری و وبلاگ نویسی، او در این مسیر مورد بازداشتهای کوتاه مدتی نیز قرار گرفت اما صرفا به دلیل شناسائی توسط وزارت اطلاعات و تلاش آنها برای بازداشتش و بیم از جان بود که از کشور خارج شد. او در سال ۸۳ در سن ۲۲ سالگی به ترکیه رفت و پروسه پناهندگی طولانی خود را اغاز کرد، پروندهای که هر چند طی آن کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل او را بعنوان یک پناهنده که جان و امنیتاش در خطر است پذیرفت اما هیچگاه موجبات انتقال جمال به كشور امن را فراهم نکرد.
سابقه فعالیت و ویژگیهای فعالیت جمال
جمال به دلیل پیدا نکردن ظرف مناسب فعالیت، تا قبل از خروج از کشور فعالیتهای پراکنده و خودجوشی داشت و پس از خارج شدن نیز با وبلاگ نویسی و سپس راه اندازی کمیتههای کوچکی برای دفاع از زندانیان سیاسی تلاش کرد.
کار شبانه روزی و بدون چشم داشت، خستگی ناپذیری، روحیه بالا، خلاقیت، مهربانی و شجاعت جمال از ويژگيهاي برجسته شخصيت جمال بود.
جمال به یکی از اهداف دستگاه تبلیغاتی نهادهای امنیتی و افراد ساده لوح یا غرض ورز تبدیل شده بود.
طی یک دهه اخیر، بطور میانگین او روزانه بیش از ۱۸ ساعت فعالیت میکرد، خورشید برای جمال با زنگ تلفن یک قربانی یا یک زندانی طلوع میکرد و خواب وقتی به چشمانش میآمد که دیگر نای فعالیت نداشت، غذا را پشت کامپیوترش میخورد و البته وقتی میخورد که فراغتی در کار میدید. او آرمانهای انسانیاش را در فعالیتهای هر روزهاش میجست...
مرگ جمال
پیکر بیجان جمال صبح روز پنجم آگوست در منزلش یافت شد، پزشکی قانونی زمان پیدا شدن پیکر را بین ۳ تا ۹ ساعت بعد از فوت تخمین زد، دادستان شهر نوشهیر مرگ را مشکوک خواند و خواستار رسیدگی دقیق به آن شد، پیکر در آنکارا و استانبول مورد انواع نمونه برداریها و آزمایشات قرار گرفت، نهایتا پزشکی قانونی اعلام کرد دلیلی برای مرگ غیر طبیعی، قتل یا خودکشی نیافته است با اینحال نمیتواند علت دقیق مرگ را مشخص کند زیرا پیکر علیرغم گرمای هوا با سه روز تاخیر سوال برانگیز، کالبدشکافی شده است و این تاخیر باعث آسیب دیدگی بافتهای داخلی پیکر شده است.
جمال سالها بدون استراحت و رسیدگی، بیاعتنا به اموری چون تعذیه وسلامت، بصورت تمام وقت در محیط بستهای چون منزل کار سنگین و فشرده فکری و عملی انجام داده بود، بنابراین حتی اگر جمال به دلیل عارضه پزشکی ناشی از این سبک زندگی در دهه سوم زندگیاش در حالی که سابقه بیماری خاصی هم نداشت فوت کرده باشد باز هم این عارضه و حصول آن نمیتواند از پیامدهای کار طولانی و فداکاریهای روزمره او جدا باشد. کافی است در نظر بگیرید صحنه کشف پیکر جمال بخصوص کامپیوتر او نشان میداد او حتی در زمان مرگ نیز در حال فعالیت و انجام وظایف کاری روزانهاش بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر