رد شدن به محتوای اصلی

پست ویژه

آریان مریدی؛ نامی که خاموش نشد

  آریان مریدی ، جوان ۱۹ ساله از ثلاث باباجانیِ کرمانشاه، یکی از هزاران صدای خاموش‌نشده قیام ۱۴۰۱ بود. او متولد ۸ مهر ۱۳۸۲ بود و دانش‌آموز سال چهارم رشته علوم انسانی، در آستانه کنکور و آینده‌ای روشن.

گرامی باد خاطره جانباختگان راه آزادی فرزاد کمانگر، شیرین علم‌هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، مهدی اسلامیان


روز نوزدهم اردیبهشت نهمین سالگرد جانباختن فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان است. جنایتکاران خامنه‌ای، این عزیزان را در سحرگاه ۱۹اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹، در زندان اوین به‌دار آویختند.
پیکر هیچ‌کدام از اعدام شدگان به خانواده‌هایشان تحویل داده نشد و به‌طور مخفیانه عناصر اطلاعات رژیم آخوندی آنان را دفن کردند
مهدی اسلامیان در دوم اردیبهشت ۸۸در نامه‌یی که از زندان خطاب به دبیرکل وقت سازمان ملل ‌متحد نوشت با رد اتهامات وارده به خود نوشته بود «مدت دو سال است بی‌ گناه تحمل حبس می‌نمایم و مدت یک سال است در سلول ‌های مخوف و انفرادی بند ۲۰۹زندان اوین زیر شدیدترین شکنجه‌ ها قرار داشتم و تمامی این سختی‌ ها را به جرم برادر بودن متحمل شدم».
شیرین علم هولی قبل از اعدام با انتشار دو نامه، ضمن رد اتهامات گفته بود که طی ۲۵روز نخست دوره بازداشتش در مکانی نامعلوم، شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روانی را تحمل کرده است.
فرهاد وکیلی در نامه‌یی که در زندان نوشته بود می‌گوید در بیدادگاهی ۱۰دقیقه‌ای به اعدام محکوم شدم اما اگر روزی ده بار اعدامم کنند و باز زنده شوم دوباره فریاد خواهم زد آزادی، آزادی.
فرهاد مرگ را به سخره می‌گرفت و از آن هراسی به دل راه نمی‌داد چنانکه در نامه‌یی می‌نویسد:
«مرگ یعنی عشق، آسمان بودن، رفتن، مرگ یعنی جدایی کوتاه شدن دست از جهان، مرگ ترک دیار، دوری همیشه از یاران، مرگ یعنی رفتن، رفتن بدون بازگشت، در یک‌کلام مرگ یعنی مرگ، اما پیش من هر چه از مرگ می‌گویند در دل هراسی ایجاد نمی‌شود، مرگ اگر اژدهاست در دل من مورچه‌ایست بی‌آزار، مرگ برای من سعادتی است هدیه شده از سوی دوست زیرا برای ملت است. یاد من بعد از مرگ یاد خواهد شد با یاد شهدا، مرگ برای من یعنی دوباره بودن، یعنی دل به عشق سپردن، یعنی تولد و اگر عمر من یعنی طول مسافتی ما بین دو ایستگاه،پس رسیدن به مقصد برایم رویایست بس عظیم، زیرا من و ملتم و عزیزانم و فرزندان و یارانم در این دنیا بی‌پناه بودیم اما آرزوی ناشکفته من در راه این سفر که می‌دانم کجا می‌روم و چه می‌خواهم شد مرا به سوی مرگ می‌کشاند، شاید پس از مرگ من و با مرگ من خون انسانی که آیندگان او را شهید خواهند خواند پشتیبانی باشد برای ملتم و وطنم و فرزندانم.»
دادگاه علی حیدریان فقط چند دقیقه بود. علی در بند ۲۰۹زندان اوین سخت‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کرد ولی هرگز حاضر نشد در اعترافات تلویزیونی که وزارت اطلاعات سناریوی آنرا ریخته بود شرکت کند. بازجویان به علی گفته بودند اگر به اعترافات تلویزیونی تن ندهد او را با فرهاد وکیلی و فرزاد اعدام خواهند کرد.
فرزاد کمانگر متولد سال ۱۳۵۴کامیاران پس از دریافت مدرک آموزگاری در مقطع دبستان، چهار سال مشغول تدریس به کودکان کامیارانی در روستاها بود. فرزاد پس از آن در دانشگاه پیام نور سنه موفق به کسب مدرک لیسانس در رشته روانشناسی شد و دوباره به کامیاران و میان دانش آموزانش بازگشت.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید


نظرات

پست‌های پرطرفدار