مارا به خاطر بياور
ما را كه تازه جواناني ۲۲ ساله بوديم
مارا به خاطربياور
ما را كه تازه جواناني ۲۲ ساله بوديم
مار ابه خاطر بياور
ما را كه سينه سرخاني خنياگر بوديم و
ده به ده
نه در آسمان، نه بر شاخسار و نه در كوهسار
كه در بازار
پيش از آن كه آوازه خوان شويم
بر شاخه تكيده از تكيه گاه خويش
جان واسپرديم
****
شعری از عزت ابراهیم نژادما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم.
شور
عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم.
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینهسرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه برشاخسار
که در بازار پیش از آنکه آوازهخوان شویم
بر شاخهای تکیده از تکیهگاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است
آوازهای صامت سینهسرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم.
آمین!
زنده ياد عزت ابراهيم نژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر