در قیام عاشورای سال۸۸، امیر ارشد تاجمیر یکی از جانباختگان و شهدای بود که توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شد و صحنه دلخراش و جانکاه آن به سرعت در شبکه های اینترنتی منتشر شد و سندی بر جنایات حکومت اضافه کرد و حال پس از ۷سال مادر امیر ارشد به تماشای این صحنه نشسته و گفتگویی دارد با امیر ارشدش و برای فرزندش می سراید و از اینکه حال باید چه کرد. متن کامل این دلنوشته در زیر می آید:
« دیروز بعد از هفت سال برای اولین بار فیلم سراسر درد لهشدنت توسط دو خودروی نیروی انتظامی را دیدم، نگران من نباش. زندهام. یعنی هنوز نفس میکشم.
عجیب است. با هر دم و باز دم من، تو ناله میکنی. چه خوب میفهمیام عزیز. آری بارها گفتهام و باز میگویم: تو نفس منی.
تو ناله کن، من اشک خون میریزم. تو ناله کن،من از بن جان نفرین میکنم. تو ناله کن، من دردهایت را میکشم. تو ناله کن، من گیس میبرم و سینه چاک میکنم. تو ناله کن، نه بس است… دیگر ناله نکن!
خدایا! نالههای امیرارشدهایم دیگر بس است. اینبار نوبت نالههای حاکمان ظالم است. آنها که خود چلو کباب میخورند و سهم ملت را اشکنه میدانند.
آنها که دکل میدزدند و اختلاس میکنند اما، دست و پای گرسنه بیکار را به جرم دزدی میبرند. آنهایی که فرزندانشان با پول ملت در مرگ بر آمریکا عشق میکنند و فرزندان شریف و فرهیختهمان را در عنفوان جوانی به سیاهچال میفرستند. آنها که چون خود به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند و جوانان ما را برای شادی و خوشحالی، بزهکار و خلافکار میخوانند. اینبار نوبت ماست که آفتابه به گردنشان بیاندازیم و در شهرها بگردانیمشان.
اینبار دیگر نوبت ماست که حقمان را بطلبیم و بگوییم پولها و سرمایههایمان چه شد؟؟ اینبار دیگر حق حکومت ملت بر خود است. ما خود امیر خودیم.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر